خانه مغایرت
12 تیر 1397
19:16 |
0 نظر |
امتیاز: با 0 رای
درباره کتاب:
خانه مغایرت کتابی با حال و هوای طنزآمیز است که با محوریت زندگی یک زوج جوان شکل گرفته است. پسری از خانوادهای کم جمعیت با دختری از خانوادهای شلوغ و پررفتوآمد ازدواج میکند. رفت و آمدش به این خانواده و همراهی با ماجراهایی که در این خانه پیش میآید داستان اصلی کتاب است. پدر این خانواده بستنی فروشی است که بعدتر به خاطر مشکلی که برایش پیش میآید از دامادش برای اداره مغارهاش کمک میگیرد. تضادی که بین سکوت و خلوت خانهای کم جمعیت با خانهای شلوغ ممکن است ایجاد شود هم محل تامل و هم طنزآمیزی کتاب است.
قسمتی از کتاب:
همه ی آن شب را توی اینترنت چرخیدم. نه که حواسم پرت شود ، رفته بودم پی دوایی برای دردم. هیچ محرم رازی هم نداشتم که باهاش صحبت کنم. شاید اگر خواهر بزرگتری داشتم می توانست بهم کمک کند. خول نهفته در وجودم بهم اطمینان می داد که بخواهی نخواهی عاشق شده ام.
تمام علائمش را هم در خودم می دیدم. سر به زیری و غمگینی، فراموشی و بی خوابی، لاغری و نگاه عمیق و دوست داشتنی، تنفر از مردم و تمایل به تنهایی. تبسم، اشاره با چشم و گاهی آه کشیدن. توی آن وب گردی ها به اصالتی رسیدم. فهمیدم که این مکتب خولیسم مکتبی رگ و ریشه دار است.
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.