به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهرستان ادب به نقل از باشگاه خبرنگاران پویا، هر سال این ایام (اواخر شهریور ماه) به مناسبت درگذشت شاعر نام آور معاصر ایرانی، محمد حسین تبریزی مشهور به شهریار، روزی را در تقویم به نام ادبیات و شعر فارسی یاد میکنیم. شعر فارسی با همهی عقبه و میراث غنی خود تا دوران کنونی ما امتداد یافته و صورتهای گوناگونی را متناسب با وضع زمانه بر خود گرفته است. با تحولاتی که به تبع انقلاب اسلامی رخ داد، شعر انقلابی از جمله اشعار جدید در امتداد اشعار فارسی قرار گرفت. گرچه شعر انقلابی مورد استقبال شعرای مختلف و مجامع ادبی قرار گرفته است اما بررسی ابعاد آن خصوصاً در نسبت با معارف انقلاب اسلامی از جمله ضرورتهای شعر در دورهی کنونی ماست. از اینرو با علیمحمد مؤدب، شاعر و نویسنده معاصر و مسئول مرکز شهرستان ادب گفتوگویی کردیم.
*شعر انقلاب چه نوع شعری است؟ آیا تعریف این شعر به شعر اعتراضی، صحیح است و یا فروکاستی ناصواب است؟
اعتراض یکی از اضلاع شعر انقلاب است و همه هویت او نیست. شعر انقلاب واجد هستیشناسی خاص خود است که با ابتنا بر معرفت دینی و انقلابی، واجد جهان خاصی است که میتوان آن را در آثار شاعران انقلاب مشاهده کرد. انقلاب جریانی است که واجد دو ضلع اصلی عدالتخواهی و توحید است. این جریان همان توحید عدالتخواهانه و یا عدالتخواهی موحدانه است. باید توجه داشت که در اینجا صرفاً سویههای اجتماعی و سیاسی عدالت منظور نیست بلکه عدالت به معنای تامهاش مدنظر است.
*آیا وضع کنونی زبان فارسی قابلیت انتقال معانی الهی و معنویِ انقلاب اسلامی را دارد؟
اگر زبان فارسی برای این انقلاب انتخاب شده است و امامین این انقلاب و شهدایش به فارسی صحبت کرده و نگاشتهاند به معنای این است که این زبان واجد ظرفیتهایی برای رساندن پیامهای انقلاب است. زبان فارسی با همه سرمایههای معنوی خودش این ظرفیت را ایجاد کرده است که معانی عمیق انقلاب اسلامی امکان ظهور بیابند. حضور جدی میراث ادبیات فارسی و اشعار بزرگان آن نظیر مولوی و عطار نیشابوری در کلام شهدای برجسته انقلاب اسلامی همچون حاج قاسم سلیمانی گواهی بر این امر است. برخلاف چنین ظرفیتی که در متون بزرگان ادبیات ما هست، متأسفانه در رسانهها و... هیچ اثری از این متون دیده نمیشود.
*در دوره کنونی مشاهده میکنیم که زبان فارسی به دلایل مختلفی همچون ظهور شبکههای مجازی در زندگی مردم، دچار آفتهایی نظیر اثرپذیری منفعلانه از زبانهای مغربزمین نظیر انگلیسی شده است. با چنین وضعی آیا این زبان کماکان ظرفیت حمل معانی بلند انقلاب اسلامی را دارد؟
زبان فارسی توانایی برخورد با هر جریانی را دارد و تاریخ نیز گواه بر این نکته است. در دوره کنونی، موج مدرنیسم و نحوه استفاده از زبان در ابزارهای مدرنِ ارتباطی، اتفاقی است که گاهی منجر به آسیبهایی شده و میشود. باید توجه داشت که این آسیبها ناشی از زبان فارسی نیست بلکه میزان اهتمام متولیان و عموم مردم به این موضوعات است که منجر به بروز مشکلات شده و میشود. باید از ظرفیتهای زبان فارسی در ابزارهای جدید ارتباطی استفاده و ابزارهایی را درون خود این شبکهها تعبیه کرد تا به آموزش و گسترش بهتر زبان فارسی بپردازد. مادام که نهادهای رسمی متوجه این فرصتها و نحوه استفاده صحیح از آنها نیستند، آسیبهای بیشتری ممکن است به زبان فارسی وارد آید.
*همانطور که زندگی و معانیاش نحوهی دیگری در دوره اخیر پیدا کرد و به تبع، قالب شعر جدیدی به نام نیمایی نیز ظاهر شد، آیا با ظهور انقلاب اسلامی و تبعاً اشعار انقلابی، نیازمند کشف و یافت قالب خاص و جدیدی نیستیم؟
من فکر نمیکنم نیازمند قالب جدیدی باشیم. همه قالبهایی که تاکنون پدید آمدهاند مخصوصاً قالب نیمایی، درون سیر طبیعی زندگی ایرانی ایجاد شدند و همگی در خدمت انقلاب اسلامی و زندگی ایرانیاند. انقلاب اسلامی یک واقعه ناگهان نیست بلکه بخشی از تحولات طبیعی تاریخ ایران است. ما بیش از اینکه نیازمند قالب جدید باشیم نیازمند تسلط بر محتوای معانی انقلاب اسلامی هستیم و قالب شعر براساس موضوع شعر و حال و هوا و طبع شاعر است که انتخاب میشود.
*آیا میتوان مدعی شد که شعر انقلابی موجود، نسبتی با حال و هوای زمانهی کنونی جامعه ما دارد؟
شعر عموماً در صحنه حضور داشته، زنده است و با مخاطب فارسی زبان مدام در کنش و واکنش است. گرچه تحولات زمانه ما بسیار سرعت پیدا کردهاند اما شعر نیز با این تحولات خودش را پیش برده و توانسته از ظرفیتهای جدید این جهان جدید استفاده کند.