جمعه, 31 فروردین,1403
با حضور استاد مرتضی امیری اسفندقه، میلاد عرفان پور، دکترمحمد مهدی سیار، مبین اردستانی

مشروح نشست نقد و بررسی مجموعه شعر «حاشا»

04 مهر 1397 16:28 | 0 نظر | امتیاز: 2 با 69 رای

این کتاب، بوسیدنی ست



نشست نقد و بررسی مجموعه شعر «حاشا» سروده «رضا یزدانی» در فرهنگسرای انقلاب اسلامی برگزار شد. در این جلسه، استاد مرتضی امیری اسفندقه، دکتر محمد مهدی سیار، مبین اردستانی به عنوان منتقد حضور داشته و اجرای جلسه نیز بر عهده میلاد عرفان پور بود.
به دعوت عرفان پور، دکتر سیار، آغازگر این جلسه نقد بود.

محمد مهدی سیار، در ابتدا با اشاره به اهمیت سرودن شعر نیمایی در روزگار ما گفت، در ادبیات معاصر ما، شعر نیمایی کمی مهجور مانده و شاعرانی که طبع سنی تری دارند، اغلب به سراغ شعر کلاسیک می روند و شاعرانی که به مسائل نو و مدرن علاقه مندند، به سرودن شعر سپید مشغول می شوند اما در این بین، قالب نیمایی که دارای مسائل زیباشناختی شعر کلاسیک بوده و هم دارای ویژگی های متناسب با مسائل روز است، مهجور مانده است. سیار در ادامه با اشاره به همت موسسه شهرستان ادب در احیای قالب نیمایی، افزود، ما در بحث هایی که با دوستان در موسسه شهرستان ادب داشتیم، به این نتیجه رسیده بودیم که باید به یک نهضت در سرودن شعر نیمایی برسیم. این مهم، بعد از چند سال، نتیجه داده و بزرگان نقد ادبی و دلبستگان شعر نیمایی مانند استاد مصطفی علیپور و دیگران، بیان می کنند که شهرستان ادب نهضت احیای شعر نیمایی را آغاز کرده و به نتایج مطلوبی رسانده است.

سیار ادامه داد، ما در این کتاب با اشعاری با قالبهای متنوع روبه رو هستیم، و یزدانی بخش زیادی از تمرکز خود را صرف غزل کرده و دلبستگی زیادی به این قالب دارد و این قالب مهم شعر فارسی را فراموش نکرده است.
بعد از این مقدمه در باب شعر نیمایی،  سیار سخنان خود، در مورد مجموعه شعر «حاشا» را نیز با اشعار نیمایی کتاب آغاز کرد. این شاعر معاصر بیان کرد که با نگاهی به مجموعه شعر حاشا، در می یابیم که رضا یزدانی، شاعر گزیده سرایی ست و در سرودن، مسائلی چون وسواس، دقت و هدفمندی را رعایت می کند. شیدایی ها و فوران عاطفه و خیال در شعر یزدانی، در زبان و نحوه چیدمان اشعار کنترل شده و ما با ظاهری آرام و متین رو به رو هستیم. رضا یزدانی را نمی توان شاعری مبتنی بر زبان دانست ولی شاعری ست که در استفاده از این ابزار، بسیار دقت به خرج می دهد.

او که در سرم
وقت دردهای بی امان
با سکوت خود هوار می کند

او که شب به شب

وقت بغض های ناگهان

مثل کودکی جسور

زنگ خانه ی دل مرا

می زند فرار می کند

در دقایقی که اشک

کاغذ مرا

خط خطی و تار می کند

چه کار می کند؟

 

سیار با خواندن این نیمایی، این شعر را از اشعار بسیار موفق این کتاب دانست. وی در ادامه به شعر دیگری از این مجموعه اشاره کرد:


ای کاش باد

هر سال در حوالی پاییز

با برگ ها

این قدر تند حرف نمی زد

ای کاش با درخت

امسال باز قهر نمی کردند

این برگ های نازک نارنجی!

 

ما در این دو نمونه شعر موفق، می بینیم که شاعر از آغاز تا پایان شعر، آرام آرام حرکت می کند و در عین حال، آن فوران عاطفه و جنون شاعرانه نیز در سطور این اشعار مستتر است.

در ادامه به دعوت عرفان پور- مجری برنامه – مبین اردتانی سخنان خود در باب مجموعه شعر حاشا را آغاز کرد.

اردستانی عنوان کرد: پیشترها به این نکته رسیده بودم که لحن سخن گفتن یک شاعر در شعر گفتنش به شدت موثر است. اگر به گفت و گوی جاری و روزانه شاعر و حتی به نثر نوشتن شاعر توجه کنیم ، خواهیم دید که اثرات جدی در نوع پرداخت و کنار هم نشستن کلمات در شعر او را دارد. کما اینکه الگوی شعر معاصر، جناب قیصر امین پور عزیز را وقتی نگاه می کردیم و با توجه به تعریف هایی که شنیده بودیم وقتی نثرهای ایشان را می خواندیم و بعد می آمدیم شعر هایشان را می خواندیم، می دیدیم که چقدر این ظرافت ها و ریزه کاری هایی که در نثر و نوشتار و رفتار قیصر بود در شعرش نمود دارد.  

رضا یزدانی را از لحاظ شخصیتی، انسانی اهل فکر و آرام و صبور و خندان و موقر و صمیمی و با طنزهای گهگاه دیده ام و خیلی برایم جالب بود شگردهایی که در شعرشان دیده ام شگردهایی بود که با همین خلق و خو در تناسب بود.

اردستانی در ادامه به نام اشعاری که یزدانی در این مجموعه برگزیده اشاره کرد و افزود: وقتی می رویم سراغ نام شعرها، عمدتا کلماتی اند که از خود شعر انتخاب شده اند. وقتی شعر را نام گذاری می کنیم توقع این است که آن نام را جزیی از شعر ببینیم و یک امکان و فرصت ببینیم برای آنکه مجموعه کلام خود را کامل کنیم و القای حسی کامل تری داشته باشیم و مخاطب را اغنا کنیم.

به عقیده اردستانی، در بین شاعران معاصر دو نفر هستند که در نام گذاری شعر هایشان خیلی دقت دارند یکی سهراب سپهری و دیگری قیصر امین پور و این تاثیر زیادی در مخاطب دارد.

شاعر مجموعه «لحظه های بی ملاحظه» در ادامه افزود: تعادلی که عرض کردم و خلق و خوی شاعر که در شعرها نمود دارد من را به این سمت برد و با دیدن شعرها به این رسیدم که شاعر حواسش به استفاده از تکنیک های مختلف در شعر نیز هست، مثل ایهام، پارادوکی، تشخیص و...

یکی از نکاتی که در این مجموعه فراوانی دارد و به شدت به صمیمت زبان کمک می کند، جان بخشیدن به اشیا، استفاده از اصطلاحات و عبارات عامیانه است. در نیمایی ها بیشتر ولی در غزل ها هم حضورشان را می بینیم.

اردستانی افزود، به نظر من یکی از مهم ترین دقت هایی که شاعر باید داشته باشد از جنس آرایه های مختلفی که شمردم، حسن مقطع است. اگر بخواهیم به  نیمایی هایی اشاره کنیم که ما آن ها را  با ابتدایشان می شناسیم، می توان به نازلی بهار خنده زد و ارغوان شکفت شاملو اشاره کنیم ولی نیمایی های دیگر را عمدتا با پایان بندی های درخشان شان می شناسیم از جمله نیمایی کدام استقلال کدام پیروزی استاد اسفندقه.

در شعر نیمایی دو گونه پایان بندی محتمل است یکی بنابر همان شیوه سنتی و کلاسیک غزل و قصیده که با قافیه تمام می شود و دیگری هم بدون قافیه است. که هر دو گونه را شاعر مجموعه حاشا بهره مند بوده است.  شعر «عکس کودکی» از جنس بی قافیه است. شعر «آدم برفی» از جنس پایان بندی همراه با قافیه است. شاعر در هر دو گونه موفق بوده است. رضا یزدانی نشان داده اسیر گونه بندی ها نبوده است و این تکنیک ها و شگردها  ابزاری بوده است تا معانی و دریافت هایش را خیلی راحت تر و ملموس تر بیان کند. در نهایت در این بخش قرار شد که به یکی از نیمایی ها اشاره کنم که نیمایی «آدم برفی» است.  ویژگی های خلقی که از رضا یزدانی برشمردم، نمود آنها در این شعر آشکار است:

دوباره می پرسم از خود

چرا ندیدم در شهر

در این همیشه زمستان

کسی که منتظر ساعت بهار شدن باشد

کسی که از سوی اشراق بیاورد نوری

کسی که از طرف آفتاب

بنا به نقد موثق بیاورد حرفی

و بعد به ساده لوحی این چند سطر می خندم

تو هم توقع بیهوده داری ای شاعر

از آدم این عصر از آدم برفی

 

این کتابِ بسیار خوب ، پاسدار زبان پارسی است

 

استاد مرتضی امیری اسفندقه که با اندکی تاخیر به جلسه رسیده بود، کارشناس بعدی جلسه نقد و بررسی مجموعه شعر «حاشا» بود. او ابتدا با اشاره به فعالیت های چشمگیر و اثرگذار موسسه شهرستان ادب در ادبیات معاصر اشاره کرد و گفت:

ابتدا از انتشارات شهرستان ادب تشکر می کنم. چقدر خوب و دقیق و با عاطفه و عقلانی کار می کنند و متشکرم از انتشارات شهرستان ادب به خاطر نگاه متفاوتشان به شعر و شاعران خصوصا شاعران جوان.

به رضا یزدانی هم تبریک می گویم که چقدر خوب قالب ها را می شناسد و چقدر خوب بر قالب نیمایی مسلط است. فرم و شکل در شعر نیمایی بسیار مهم است. آن شعر «عکس کودکی» چقدر فراز و فرود خوبی دارد. قیافه قافیه خیلی خوب است در این شعر.

یکی از نکات بارز مجموعه شعر حاشا می تواند این باشد که ما با ورق زدن هر شعر از یزدانی در این مجموعه، به نوآوری و یک تصویر جدیدی می رسیم. شاعر، در تمام اشعار نیمایی این کتاب، به خوبی نشان می دهد که چقدر بر این قالب مسلط است.

موضوع بعدی سخنان استاد مرتضی امیری اسفندقه به غزل های «حاشا» اختصاص داشت.  در غزل های رضا یزدانی وزن های خوبی مشاهده می کنیم که خیلی خوب به کار رفته و پرداخت شده اند. ایشان مطلع و مقطع را در غزل به خوبی می شناسد. از دیگر نکات جالب توجه این مجموعه، بیان معانی با دقت و ظرافت تمام در سرتاسر کتاب است. شاعری که در اولین کتابش،رباعی، غزل و قصیده، ترجیع بند و نیمایی را در دستور کارش قرار داده، بسیار تواناست. این کتاب بسیار خوب ، پاسدار زبان پارسی است.

در پایان، امیری اسفندقه اضافه کرد، سن اشعار رضا یزدانی از خودش بزرگتر بوده و شعر از شاعر جلوتر حرکت می کند. این ویژگی خوب، نشانگر این مسئله است که شاعر جوان ما، در نخستین کتابش نیز به آن حد از پختگی در شعر رسیده است. شاعری به سن رضا یزدانی، به خوبی از پس قالب های متنوع برآمده و باید بگویم که این کتاب، بوسیدنی ست.

 

دکتر محمد مهدی سیار، در بخش دوم سخنان خود، به دوره های آموزشی شعر جوان انقلاب اسلامی، که هر ساله به همت موسسه شهرستان ادب برگزار می شود، اشاره کرده و گفت:

رضا یزدانی از اولین دوره شعر آفتابگردان ها عضو این دوره شده و تشخیص داد که  شعر نیمایی را باید پی بگیرد. در هر قالبی که در این کتاب استفاده شده، خواننده وقتی شروع به خواندن می کند، علاقه و عطشی برای ادامه شعرها در او ایجاد می شود. اما همین که همه این قالب ها در کنار هم جمع شده اند خوب است. شاعر باید توجه کند که ما با خواندن این کتاب،  توقع زیادی در ادامه از او داریم و این کیفیت، ما را تشنه ی کمیتی می کند که دوست داریم به زودی یک مجموعه خوب دیگر نیمایی یا ترکیبی از شاعر ببینیم.

شاعر مجموعه «رودخوانی» افزود، رضا یزدانی خادم زبان است. هنگام مواجهه با برخی اشعار، با فریب های زبانی یا  با بی دقتی های زبانی یا برخی شلختگی هایی رو به رو می شویم و خواننده حس می کند این شاعر خائن به زبان است، ولی رضا یزدانی در واقع با کندوکاوها و نگاه کنجکاو و گوش تیزش این حس را ایجاد می کند که خواننده با یک خادم زبان پارسی طرف است. خادم زبان پارسی یعنی کسی که این اصطلاح ها را به عنوان مثال به زبان پارسی هدیه می کند: شلوغی یواشکی، بهشت شیطنت و....یعنی کسی که هم به لفظ و هم به معنا و هم به عالم پارسی زبانان چیزی اضافه می کند.

تنوع شاعرانگی در شعر رضا یزدانی صرفا محدود به آوردن این اصطلاحات عامیانه و صیقل دادن شان در شعر نیست. در همین غزلی که عرض کردم - که یکی از بهترین غزل های کتاب است -  شاعر در هر بیت بر شگردیتکیه کرده است. اتفاقات مختلفی، در زبان، در خیال، و یا درعاطفه رخ می دهد :
 

مبارک است آسمان آبی مبارک است آفتاب و باران

خوشا جوانه خوشا شکفتن چه خوش خوشانی است در بهاران

 

بریز از منقل زمستان هر آنچه ته مانده است از اسفند

بریز تا گل کند دوباره بلوغ پر جوش شاخساران

 

سلام کردم به نرگسی مست جواب از بلبلی شنیدم

به جز محبت به جز ملاحت ندیدم ازین بزرگواران

چقدر شادند غم فروشان پر از هیاهو همه خموشان

به باده ریزی نوش نوشان حواس جمع اند میگساران

 

به سبزه وار درخت رفتم سلام کردم به جان به کف ها

کفن به تن آمدند گل ها کفن به تن مثل سربداران

 

فقط نه این دید و بازدید و فقط نه تبریک های عید

بهار یعنی به خود رسیدن به رغم گم گشت روزگاران

 

بهار یعنی همین گسستن ز خویش و در خویش تازه گشتن

بهار این است ای زمستان بهار این است ای بهاران

 

مبین اردستانی در بخش دوم سخنان خود به فراوانی اشعار موضوعی در این مجموعه اشاره کرد گفت: موضوعی شعر گفتن، بنابر تعهدی است که هر شاعر دارد اما در کنار ین تعهد، محدودیت هایی نیز برای او به وجود می آورد. در شعر موضوعی، ارجاعات و اشاراتی وجود دارند که  برخی از آنها برای مخاطب آشناست و بعضا قدم زدن در این وادی، می تواند موجبات تکرار در شعر را فراهم کند اما،  شاعر در این زمینه موفق بوده است.

ارتباط بین نیمایی ها و غزل ها جذاب بود، یعنی آن سرگذشتی که غزل از ابتدا داشته تا مشروطه تا نیماو بعد از آمدن نیما و کسانی مثل شهریار و سایه و ... بوده اند که آن قوام غزل را نگه دارند و غزل حذف نشود و کنار نرود. آن اتفاقی که در غزل نیستانی می افتد در غزل سیمین می افتد و بعد در غزل ارجمندانی مثل دکتر شفیعی کدکنی و سایه می افتد که خودشان جزو معدود افرادی هستند که هم غزل خوب دارند هم نیمایی خوب، در شعر قیصر که ظهور و بروز پیدا می کند می بینیم که نیمایی ها و غزل ها در دفتر و ذهن شاعر چه هم زیستی و چه بده بستان مبارکی دارند. این مسئله را در شعر رضا یزدانی نیز مشاهده می کنیم.

 

در پایان این جلسه، رضا یزدانی از نظرات کارشناسان حاضر در جلسه تشکر کرده و چند شعر برای حاضران خواند که یکی از اشعار نیمایی او در ادامه می آید:

 

چشم ها فقط برای دیدن اند؟
نه

چشم ها این دریچه های روشن اند؟
نه

چشم ها کتاب های قلب ما هستند

اشک ها خطوط این کتاب ها هستند

این خطوط گاه گاه
با دوات آه

روی صفحه ی نگاه ما نوشته می شوند


هرچه چشم دید، خواست دل

هر چه خواست دل، همان شدیم

گاه اهلی زمین گاه اهل آسمان شدیم

آی چشم های من حواستان کجاست؟

باز هم دل مرا
تا کجای شهر برده اید؟

باز هم دل مرا به دست که سپرده اید؟


آدمی به غیر اشک و آه چیست؟

آدمی به جز نگاه چیست؟


امتیاز دهید Article Rating
نظرات

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.