ﺳﻪشنبه, 13 آذر,1403

یادداشتی به قلم امیر مرادی بر مجموعه شعر «پیشواز» سرودۀ محمدرضا وحیدزاده

30 بهمن 1397 03:24 | 0 نظر | امتیاز: 5 با 1 رای

«پیشواز» مجموعۀ اشعار محمّدرضا وحیدزاده است که در 1000 نسخه و توسّط نشر شهرستان ادب به چاپ رسیده و چاپ اوّل آن مربوط به زمستان سال 1396 است. شعرهای این مچموعه در سه قالب غزل، قصیده و مثنوی سروده شده‌اند که در این میان، غزل‌ها عمدۀ سهم کتاب را به خود اختصاص داده‌اند.

محمّدرضا وحیدزاده در اشعار این مجموعه، دو خطّ فکری عمدۀ شعر آِیینی و سیاسی-اجتماعی را پی می‌گیرد، امّا از موضوعات دیگر همچون سرایش برای پدر، همسر و... نیز غافل نبوده است. شاعر در بیشینۀ اشعار آیینی خود، سعی بر آن داشته است که با زبانی نو، به روایت‌های مذهبی بپردازد و در شعرهای سیاسی-اجتماعی خود با ذهنیتی معتقد و اصول‌مند، سعی در موضع‌گیری دربارۀ مسائل عمدۀ جهان اسلام و ایران، وطن خویش، دارد و تا حدّ زیادی نیز در این زمینه موفّق بوده است.

پیشواز در 72 صفحه عرضه شده است و قیمت آن برای چاپ اوّل، 7000 تومان است.

 

2

اگر قائل به تفکیک فرم و محتوا باشیم و اگر معتقد باشیم که گره‌خوردگی این دو در سطح متعالی –به گونه‌ای که قابل تفکیک نباشند- امری است نادر و جز در آثار قلّه‌های شعر فارسی رخ نمی‌دهد، ناچار باید بپذیریم که اشعار بیشینۀ شاعران، از غلبۀ یکی از این دو (فرم و محتوا) بر دیگری، بر کنار نیست. در این تقسیم‌بندی، در اکثر آثار مجموعۀ پیشواز، ما با اشعاری روبه‌رو هستیم که محتوا در آن‌ها اولویت شاعر است و اگر در تقابل با فرم یا زبان به طور کلّی، قرار بگیرد، آن که باید کوتاه بیاید، فرم و زبان است. شاید این‌قدر راحت نسخه پیچیدن کار علمی و درستی نباشد ولی دقّت در برخی ریزه‌کاری‌ها مانند استفادۀ نابجا از برخی حروف اضافه و عدم سنخیت برخی واژگان در محور هم‌نشینی، خواننده را با نگارنده هم‌داستان خواهد کرد.

امّا شاعر پیشواز یک نقطۀ برتری بر بیشتر شاعران هم‌سن و هم‌روزگار خود دارد و این برتری، دغدغه‌مندی و سرایش برای عقیده است. اگر کسانی هستند که معتقدند شعر باید کاری انجام دهد، یعنی شعر رسالتی دارد و صرفاً انتقال احساس و شور نیست، باید به مجموعۀ پیشواز نگاهی دوباره بیندازند. در طول تاریخ، شاید تنها نمونه‌ای که شعر خود را مستقیماً وقف عقیدۀ خود کرده است، ناصرخسرو باشد و عموماً شاعران اگر ابراز عقیده‌ای هم دارند، آن را در هاله‌هایی گسترده، پنهان می‌کنند. شعر وحیدزاده، از نسل شعر ناصرخسروست. شاعر این مجموعه، آن‌قدر حرف برایش اولویت دارد که کمتر نگاهی به طبیعت و عناصر آن دارد (و این ویژگی است، نه لزوماً عیب) و اگر گاهی حرفی از عناصر طبیعی هم هست، در خدمت عقیده است.

به نظر می‌رسد شاعر در اشعاری به تکامل شعری خود نزدیک شده است که علاوه بر پرداختن به عقیده، توجّه خود را از عناصر زبانی و فرمی نیز به طور کلّی دور نکرده است.

 

3

هر شاعری فضاهایی دارد که در آن‌ها بهتر می‌سراید و فضاهایی دارد که دوست دارد در آن‌ها بسراید و خوش به حال شاعری که این دو فضا برایش یکی است. محمّدرضا وحیدزاده دوست دارد انقلابی-عاشورایی و برّنده بسراید امّا به نظر من، فضایی که باید در آن بسراید فضایی اجتماعی-نوستالژیک است که در غزل‌های انتهایی کتاب و مثنوی آخر آن رخ نموده است.

واقعیت این است که علاقۀ شاعر این مجموعه به گونه‌ای از غزل است که بسیار به فضای قصیده نزدیک می‌شود و یادآور غزل‌های فرّخی یزدی است. در اینکه غزل قالبی بسیار انعطاف‌پذیر است شکّی نیست ولی شاید به صلاح شاعری وحیدزاده باشد که همّت خود را بر سرایش محکم و زبان‌آورانه در قالب قصیده و سرایش اجتماعی-نوستالژیک در غزل بگمارد.

البتّه به هیچ شاعری نمی‌توان امر و نهی کرد و شاعر بالأخره کار خود را خواهد کرد امّا شاید صلاح شاعر –دست کم در ارائه به شکل مجموعۀ شعر چاپی- بر آن باشد که شعرهای مناسبتی خود را با وسواس بیشتری برای کتاب انتخاب کند و به فضایی روی بیاورد که فضای دوست‌داشتنی مخاطبان اوست.

نکتۀ کلّی دیگر اینکه شعرهای آیینی ابتدای مجموعه، چندان چیزی به میزاث آیینی ما نمی‌افزایند و تلاش برای موضع‌مندی به جای موضوع‌مندی، نکتۀ دیگری است که شاعر باید در سرایش‌های آیینی خود مدّ نظر داشته باشد. از شاعری دغدغه‌مند و انقلابی، چنین هم انتظار می‌رود.


امتیاز دهید Article Rating
نظرات

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.